آخرین به‌روزرسانی:

پرچم به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

علم، بیرق، رایت

فونتیک فارسی

parcham
اسم

flag, ensign, banner, pennant, colors, standard, pennon

ساختمان‌های پوشیده از پرچم

houses bespread with flags

یک کشتی که تحت لوای (یا پرچم) سوئد حرکت می‌کند

a ship sailing under Swedish colors

نمونه‌جمله‌های بیشتر

پرچم سه‌رنگ

a tricolor ensign

جسد ملوان را در پرچم پیچیدند و به دریا افکندند.

They wrapped the sailor's corpse in a flag and threw it into the sea.

اندام نر گیاه

فونتیک فارسی

parcham
اسم

گیاه‌شناسی stamen

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

پرچم گیاه شامل دو قسمت است.

A flower’s stamen has two parts.

پرچم نگهدارنده‌ی گرده است.

The stamen is a pollen container.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پرچم

  1. مترادف:
    بیرق درفش رایت علم لوا
  1. مترادف:
    زبانه لهیب
  1. مترادف:
    زلف کاکل مو

ارجاع به لغت پرچم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرچم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرچم

لغات نزدیک پرچم

پیشنهاد بهبود معانی