آخرین به‌روزرسانی:

پسماند به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

زباله، باقی‌مانده

فونتیک فارسی

pasmaand
اسم

hysteresis, residue

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

پسماند موجودی به فروش رفت.

The residue of the stock was sold.

پسماند غذا

residue of food

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پسماند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پسماند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پسماند

لغات نزدیک پسماند

پیشنهاد بهبود معانی