hysteresis, residue
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پسماند موجودی به فروش رفت.
The residue of the stock was sold.
پسماند غذا
residue of food
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پسماند» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پسماند