آخرین به‌روزرسانی:

چپاندن به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

chepaandan

compact, cram, crowd, jam, overcrowd, pack, palm off, ram, shove, squeeze, stick, stuff, tamp, thrust, wad, wedge

آمریکا - عامیانه

مجازی shoehorn

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چپاندن

  1. مترادف:
    به زور فرو کردن به زور جا دادن زورچپان کردن تپاندن
  1. مترادف:
    قالب کردن (جنس بنجل با قیمت زیاد)

ارجاع به لغت چپاندن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چپاندن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چپاندن

لغات نزدیک چپاندن

پیشنهاد بهبود معانی