فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
چکش به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
وسیله‌ای آهنی که برای کوبیدن میخ به کار می‌رود
فونتیک فارسی
chakkosh
اسم
hammer, tack hammer, driver, pick
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دسته‌ی چکش را محکم گرفت.
He took the hammer firmly by the handle.
حتی با چکش هم نمی‌توان آن را غر کرد.
You can't dint it even with a hammer.
مترادف و متضاد چکش
-
مترادف:مطرقه
ارجاع به لغت چکش
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «چکش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چکش