فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

کار گذاشتن به انگلیسی

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:

to instal, to fix, to work in place

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

instal, install

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کار گذاشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کار گذاشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کار گذاشتن

لغات نزدیک کار گذاشتن

پیشنهاد بهبود معانی