آخرین به‌روزرسانی:
کالاماری به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / kaalaamaari /
غذا و آشپزی calamari
تکه‌های سرخ‌شده یا پخته شده‌ی ماهی مرکب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کالاماری اغلب با لیمو و سس سیر خورده می‌شود.
Calamari is often eaten with lemon and garlic sauce.
غذای ویژه‌ی امشب این رستوران کالاماری ترد است.
The restaurant's special tonight is crispy calamari.
ارجاع به لغت کالاماری
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «کالاماری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کالاماری
لغات نزدیک کالاماری
- - کالار مانند
- - کالاگذر
- - کالاماری
- - کالامین
- - کالانما