آخرین به‌روزرسانی:

کشاورزی کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / keshaavarzi kardan /

to farm, to till, to work the land, to cultivate the land

زراعت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

او برای امرارمعاش کشاورزی می‌کند (کارش کشاورزی است).

He farms for a living.

در تابستان، بسیاری از خانواده‌ها انتخاب می‌کنند که با هم کشاورزی کنند.

In the summer, many families choose to work the land together.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کشاورزی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کشاورزی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کشاورزی کردن

لغات نزدیک کشاورزی کردن

پیشنهاد بهبود معانی