همچنین میتوان از کشتوکار بهجای کشتوزرع استفاده کرد.
cultivation, tillage, agriculture, farming, agronomy, husbandry
cultivation
tillage
agriculture
farming
agronomy
husbandry
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زمینی که برای کشتوزرع خوب است
land feasible for cultivation
کشتوکار نیاز به تعهد و کار سخت دارد.
Farming requires dedication and hard work.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کشتوزرع» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کشتوزرع