فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کشکول به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    kashkool
  • cup suspended by a chain and carried by a dervish, sea-cocoanut
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد کشکول

ارجاع به لغت کشکول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کشکول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کشکول

لغات نزدیک کشکول

پیشنهاد بهبود معانی