کونه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • بخش زیرین یا ته چیزی
  • فونتیک فارسی

    koone
  • اسم
    butt, bottom, backside, end part
    • - کونه‌ی کوهستان با مهی غلیظ پوشیده شده بود.

    • - The bottom of the mountain was covered in thick fog.
    • - کونه‌ی صندلی بسیار ناراحت بود.

    • - The chair's backside was so uncomfortable.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک کونه

پیشنهاد و بهبود معانی