امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گذاشتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

gozaashtan
not to give a person freedom of action

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
to allow or let
عامیانه stick
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گذاشتن

  1. مترادف:
    نهادن هشتن
  1. مترادف:
    قراردادن وضع کردن
  1. مترادف:
    جادادن
  1. مترادف:
    رها کردن ول کردن
  1. مترادف:
    اجازه‌دادن رخصت‌دادن
  1. مترادف:
    باقی‌گذاشتن بجاگذاشتن

ارجاع به لغت گذاشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گذاشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گذاشتن

لغات نزدیک گذاشتن

پیشنهاد بهبود معانی