bog, muck, muddy place, march, mudhole, miry
توی آن زمین نرو گلزار است.
Don't walk across that field, it's a bog.
مسیر گزار
miry path
flower garden, place full of flowers
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گلزار شما بسیار رنگارنگ است.
Your flower garden is very colorful.
او باغبان گلزار من خواهد بود.
He will be the gardener of my flower garden.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گلزار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گلزار