گندم به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
نوعی دانه‌ی کوچک سرشار از نشاسته
فونتیک فارسی
gandom
اسم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- نان گندم خالص
- whole-wheat bread
- بار کشتی عبارت‌بود از؛ پشم و گندم.
- The boat's cargo consisted of wool and wheat.
واحد وزن معادل 0/0648 گرم
فونتیک فارسی
gandom
اسم
gandom
- ده هزار گندم برنج
- 10000 Gandom rice
- دو هزار گندم سیب
- 2000 Gandom apple
مترادف و متضاد گندم
- حنطه، حنط، غله
ارجاع به لغت گندم
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «گندم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گندم
لغات نزدیک گندم
- - گندله دار
- - گندله شدن
- - گندم
- - گندم با
- - گندم بریان