آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۶ مهر ۱۴۰۴

    گندیدن به انگلیسی

    معنی

    فونتیک فارسی / gandidan /

    to putrefy or decay

    to putrefy or decay

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج گندیدن

    گندیدن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «گندیدن» در زبان انگلیسی به to rot, to decay یا to decompose ترجمه می‌شود.

    «گندیدن» واژه‌ای است که به فرآیند فساد و تجزیه‌ی مواد آلی اشاره دارد؛ فرایندی که معمولاً با بوی ناخوشایند، تغییر رنگ، و از دست‌رفتن کیفیت همراه است. این واژه در فارسی از ریشه‌ی «گند» گرفته شده که خود بار معنایی تعفن و بوی بد را در بر دارد. وقتی می‌گوییم چیزی «گندیده»، مقصود آن است که در اثر گذر زمان و عوامل طبیعی، کیفیت و ماهیت اولیه‌اش از بین رفته و به مرحله‌ای رسیده که دیگر قابل استفاده یا مصرف نیست. «گندیدن» به همین سبب نه‌تنها یک توصیف مادی، بلکه استعاره‌ای از تباهی و زوال نیز هست.

    از دیدگاه علمی، «گندیدن» بیشتر با فعالیت میکروارگانیسم‌ها پیوند دارد. باکتری‌ها و قارچ‌ها مواد آلی را تجزیه می‌کنند و در این فرآیند ترکیبات شیمیایی جدیدی مانند گازها و اسیدها آزاد می‌شود. همین ترکیبات هستند که بوی زننده‌ی اجسام گندیده را ایجاد می‌کنند. برای نمونه، گوشت یا میوه‌ای که در شرایط نامناسب نگهداری شود، پس از مدتی شروع به گندیدن می‌کند و بافت آن نرم، بدبو و غیرقابل استفاده می‌شود. این پدیده بخشی طبیعی از چرخه‌ی حیات است، زیرا گندیدن مواد آلی باعث بازگشت عناصر به خاک و تغذیه‌ی گیاهان می‌شود.

    «گندیدن» در زبان روزمره بیش از یک اصطلاح علمی است و بار عاطفی و احساسی زیادی دارد. مردم از آن برای بیان انزجار و ناپسندی استفاده می‌کنند، مثلاً وقتی می‌گویند «میوه‌ها گندیدند»، در ذهن شنونده فوراً تصویری ناخوشایند تداعی می‌شود. افزون بر این، گاهی از آن برای اشاره به شرایط رکود یا نابسامانی نیز بهره برده می‌شود، مثل جمله‌ی «کارها اینجا گندیده است»، که معنای استعاری تباهی و بی‌سامانی دارد. همین بار استعاری واژه است که آن را در مکالمات روزمره و متون ادبی پرکاربرد ساخته است.

    در متون ادبی، «گندیدن» معمولاً در کنار مفاهیمی چون مرگ، نابودی و گذر زمان به کار می‌رود. نویسندگان و شاعران از این واژه برای تصویرسازی از زوال جسم یا حتی فروپاشی ارزش‌ها استفاده کرده‌اند. واژه‌ی «گندیدن» در چنین کاربردهایی نمادی از فناپذیری و تغییر ناپذیر بودن چرخه‌ی طبیعت است. حضور آن در شعر یا نثر می‌تواند تأثیری عمیق بر مخاطب بگذارد، زیرا حس بویایی و تخیل او را به‌شدت درگیر می‌کند.

    با این حال، «گندیدن» تنها بار منفی ندارد؛ در برخی زمینه‌های علمی و زیست‌محیطی، این فرایند بخشی از تجزیه‌ی طبیعی و باززایی مواد در چرخه‌ی طبیعت به شمار می‌رود. برگ‌ها و گیاهانی که در جنگل می‌گندند، خاک حاصلخیز تولید می‌کنند و بستری برای رویش دوباره فراهم می‌آورند. این جنبه‌ی مثبت نشان می‌دهد که «گندیدن» صرفاً به معنای نابودی نیست، بلکه می‌تواند مقدمه‌ای برای زایش دوباره نیز باشد. این واژه در خود دوگانگی جالبی دارد: هم نماد تباهی است و هم بخشی ضروری از بازآفرینی طبیعت.

    ارجاع به لغت گندیدن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «گندیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گندیدن

    لغات نزدیک گندیدن

    • - گنده گویی کردن
    • - گندیدگی
    • - گندیدن
    • - گندیدن خوراکی
    • - گندیده
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.