ادبی sometimes, there are times (when)
... گهی لفلف خورد گه دانهدانه
... at times (the camel) munches and at other times it eats slowly
گه همه اشتباه میکنیم.
We all make mistakes sometimes.
feces, excrement, ordure, stool, shit, crap, do, doo-doo, pooh
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گه سگ
dog excrement
وقتی در پارک راه میرفتیم، روی گه گربه پا گذاشتیم.
He stepped on cat shit while walking in the park.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گه