با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

He

i / / hi i / / hi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    hes

توضیحات

همچنین می‌توان از heh به‌ جای he استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun interjection pronoun A1
    او (آن مرد)، جانور نر
    • - He is my brother.
    • - او برادر من است.
    • - I looked at him and he looked at me.
    • - من به او نگاه کردم و او به‌ من نگاه کرد.
    • - He moved his head.
    • - او سرش را تکان داد.
    • - He who laughs last, laughs best.
    • - کسی‌که آخر کار (یا آخر از همه) می‌خندد، بهترین خنده را می‌کند.
    • - (Coleridge) he prayeth well, who loveth well both man and bird and beast.
    • - دعای خوب را کسی می‌کند که بیشترین محبت‌ها را هم نسبت به انسان‌ها و هم نسبت به پرندگان و چارپایان دارد.
    • - It's a he.
    • - نر است.
    • - Don't be afraid of my dog, he likes children.
    • - از سگ من نترس، بچه‌ها را دوست دارد.
    • - Each one of you knows what he (or he / she or they) must do.
    • - هریک از شماها می‌داند که باید چکار بکند.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد he

  1. A very light colorless element that is one of the six inert gasses; the most difficult gas to liquefy; occurs in economically extractable amounts in certain natural gases (as those found in Texas and Kansas)
    Synonyms: helium, atomic number 2
  2. pronoun
    Synonyms: this-one, this boy, this man, that boy, that man, this male animal, that male animal

ارجاع به لغت he

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «he» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/he

پیشنهاد بهبود معانی