فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Clean Slate

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

حساب‌ پاک، بدون سوء سابقه، سابقه‌ی خوب، پرونده‌ی بی‌عیب‌و‌نقص، آغاز دوباره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I hired her because of her clean slate.

او را به‌دلیلِ سابقه‌ی خوبش استخدام کردم.

I felt like I could start again with a clean slate.

احساس می‌کردم می‌توانم دوباره از نو شروع کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد clean slate

  1. noun new start
    Synonyms:
    new beginning fresh start square one clean sweep tabula rasa clean hands clear conscience

ارجاع به لغت clean slate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clean slate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/a-clean-slate

لغات نزدیک clean slate

پیشنهاد بهبود معانی