آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

A Priori

ˌɑː priːˈɔːraɪ ˌeɪ praɪˈɔːraɪ

معنی a priori | جمله با a priori

adjective formal

پیشین، استدلال از علت به معلول، مبتنی بر اصول کلی، از پیش (معلوم / استنتاج‌شده)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

"you slept little last night and worked hard today; therefore, you are tired" is a priori reasoning

استدلال «تو دیشب کم خوابیدی و امروز خیلی کار کردی؛ بنابراین خسته هستی.» استدلال علت به معلول است

She dismissed the argument as being purely a priori and lacking evidence.

او استدلال را صرفاً پیشینی و فاقد شواهد دانست.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Reza's a priori rejection of my proposal disappointed me.

از اینکه رضا پیشنهادم را بی‌درنگ رد کرد، دلخور شدم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت a priori

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «a priori» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/a-priori

لغات نزدیک a priori

پیشنهاد بهبود معانی