امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Acrostic

    əˈkrɑːstɪk əˈkrɒstɪk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      acrostics

    معنی

    جدول شعر کوتاهی که حرف اول و وسط و اخر بندهای آن با هم عبارتی را برساند، جابه‌جاشونده، نامنظم، منکسر، توشیحی، موشح (به distich مراجعه شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد acrostic

    1. noun a puzzle where you fill a square grid with words reading the same down as across
      Synonyms:
      puzzle wordplay composition phrase acronym cipher word-square amphiboly logogriph dvandva tatpurusha

    ارجاع به لغت acrostic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «acrostic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/acrostic

    لغات نزدیک acrostic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی