فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Actions

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural B2

رفتارها، کردارها، سلوک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

suspicious actions

رفتارهای مشکوک

I know there's nothing I can say to justify my actions.

برای توجیه رفتارهایم چیزی نمی‌توانم بگویم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد actions

  1. noun conduct
    Synonyms:
    behavior

ارجاع به لغت actions

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «actions» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/actions

لغات نزدیک actions

پیشنهاد بهبود معانی