earthenware, ceramic, crock, terra cotta, tile
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سفال عتیقهی گوشهی اتاق ارزش مادی زیادی دارد.
The antique crock in the corner of the room is worth a lot of money.
مادربزرگم سفال قدیمیاش را به من داد.
My grandma gave me her old crock.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سفال» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سفال