آخرین به‌روزرسانی:

سفال به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ظرف گلی پخته‌شده در کوره

فونتیک فارسی

sofaal
اسم

earthenware, ceramic, crock, terra cotta, tile

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

سفال عتیقه‌ی گوشه‌ی اتاق ارزش مادی زیادی دارد.

The antique crock in the corner of the room is worth a lot of money.

مادربزرگم سفال قدیمی‌اش را به من داد.

My grandma gave me her old crock.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سفال

  1. مترادف:
    ظرف گلی کوزه خزف گل پخته
  1. مترادف:
    سوفالی
  1. مترادف:
    پوست (پسته گردو بادام)

ارجاع به لغت سفال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سفال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سفال

لغات نزدیک سفال

پیشنهاد بهبود معانی