سکوت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خموشی، آرامش، سکون، صمت

فونتیک فارسی

sokoot
اسم
silence, stillness, peace, quiet, quietude, hush, rest, still, noiselessness, quietness

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

- سکوت اسرارآمیزی شهر را فراگرفته بود.

- An eerie stillness had settled over the city.

- سکوت محض

- absolute silence

- ما سکوت او را جواب منفی تعبیر کردیم.

- We interpreted his silence as a refusal.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سکوت

ارجاع به لغت سکوت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سکوت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سکوت

پیشنهاد بهبود معانی