آخرین به‌روزرسانی:

غوغا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ghõghaa /

riot, clamor, din, fuss, rip-roaring, flurry, uproar, Babel, hurly-burly, scrum, ruckus, hubbub, pandemonium, furor, brouhaha, bedlam, hullabaloo, tumult, turmoil, disturbance, affray

جنجال، هیاهو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

پس از نطق او در جلسه غوغا به پا شد.

After his speech, the meeting became a bedlam.

طلاق آن دو غوغا به پا کرد.

Their divorce created a furor.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد غوغا

  1. مترادف:
    شور
    متضاد:
    آرامش سکوت
  1. مترادف:
    آشوب ازدحام الم‌شنگه جنجال خروش دادوبیداد سروصدا غریو غلغله فغان ولوله همهمه هنگامه هیاهو
  1. مترادف:
    آوازه بانگ

ارجاع به لغت غوغا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «غوغا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/غوغا

لغات نزدیک غوغا

پیشنهاد بهبود معانی