آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

جنجال به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / janjaal /

noisiness, uproar, hullabaloo, tumult, turmoil, kerfuffle, rambunctiousness, commotion, row, jangle, carry-on, racket, brouhaha, rowdiness, fuss, pandemonium, hurly-burly, furor, noise, (informal) ruckus, hoo-ha, whirl, to-do

noisiness

uproar

hullabaloo

tumult

turmoil

kerfuffle

rambunctiousness

commotion

row

jangle

carry-on

racket

brouhaha

rowdiness

fuss

pandemonium

hurly-burly

furor

noise

ruckus

hoo-ha

whirl

to-do

دعوا همراه با سروصدا، هیاهو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

همه‌ی این جنجال برای پول بود.

All this hullabaloo was over money.

جنجال به‌پا کردن، جنجال راه انداختن، جنجال کردن

to create a tumult or turmoil, to lead to rowdiness, to make a fuss

نمونه‌جمله‌های بیشتر

مردی که اتومبیلش خط افتاده بود، جنجال بزرگی به‌پا کرد

the man whose car had been scratched made a big fuss

جار و جنجال سیاسی راه انداختن

to create a political hullabaloo

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جنجال

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت جنجال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جنجال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جنجال

لغات نزدیک جنجال

پیشنهاد بهبود معانی