فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

فتنه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

آشوب

فونتیک فارسی

fetne
اسم

disturbance, sedition, fuss, riot, revolt, intrigue, conspiracy, plot, wickedness, seduction, iniquity

فتنه جرمی سنگین است که ممکن است به حبس منجر شود.

Sedition is a serious crime that can lead to imprisonment.

فتنه به ثبات و امنیت یک کشور آسیب می‌زند.

Sedition undermines the stability and security of a nation.

آشوبگر

فونتیک فارسی

fetne
صفت

عامیانه seductive, seditious, plotting, riotous

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

آن دختر خیلی فتنه است.

That girl is very seductive.

نگاه فتنه‌اش او را افسون کرد.

Her seductive gaze left him spellbound.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فتنه

  1. مترادف:
    آشوب بلوا جنجال شورش غائله هنگامه
  1. مترادف:
    جنگ ستیز
  1. مترادف:
    آفت بلا
  1. مترادف:
    تباهی شر فساد
  1. مترادف:
    آزمودن آزمون امتحان
  1. مترادف:
    اختلاف اختلاف‌انگیزی
  1. مترادف:
    گمراه‌سازی

ارجاع به لغت فتنه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فتنه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فتنه

لغات نزدیک فتنه

پیشنهاد بهبود معانی