calamity, misfortune, disaster, evil, catastrophe, plight, affliction, trial, scourge, plague, woe, pest
بلای الهی
the scourge of God
سیل نوعی بلا است.
The flood is a disaster.
عامیانه naughty, mischievous, prankish, impish
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
واقعا پسر بلایی هستی! نگاه کن چه کار کردی!
You're a very naughty boy! Look what you've done!
نوجوان بلا
impish teenager
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بلا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بلا