آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

آزار به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aazaar /

injury, harm, persecution, bother, hurt, torment, torture, offense, trouble, vexation, irritation, harassment, victimization, molestation, devilment, mischief, oppression, annoyance

injury

harm

persecution

bother

hurt

torment

torture

offense

trouble

vexation

irritation

harassment

victimization

molestation

devilment

mischief

oppression

annoyance

زجر، اذیت

آزار مردمی که در امور دینی هم عقیده نیستند

the persecution of people who differ on religious matters

آزار مخالفان دولت توسط پلیس

the harassment of dissidents by the police

اسم
فونتیک فارسی / aazaar /

illness, injury, disease, pain, ill treatment, malady, ache, ailment

illness

injury

disease

pain

ill treatment

malady

ache

ailment

رنج، بیماری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

آزار ناگهانی بیمار، پزشکان را نگران کرد.

The sudden illness of the patient alarmed the doctors.

آزار ناشی از آسیب، او را تمام شب بیدار نگه داشت.

The pain from his injury kept him awake all night.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آزار

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت آزار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آزار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آزار

لغات نزدیک آزار

پیشنهاد بهبود معانی