آخرین به‌روزرسانی:

آفت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

بلا، زیان

فونتیک فارسی

aafat
اسم

scourge, calamity, bane

آن زن بدخلق آفت جان شوهرش بود.

The bad-tempered woman was her husband's plague.

جنگ و قحطی آفت آن مردم بیچاره شد

war and famine became the scourge of those poor people

بیماری گیاهان یا جانوران

فونتیک فارسی

aafat
اسم

pest, pestilence, blight, infestation, plague, disease

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

آفت سیب‌زمینی

potato blight

آفت‌زده

infested

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آفت

  1. مترادف:
    آسیب بلا بیماری زیان صدمه فتنه مصیبت

ارجاع به لغت آفت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آفت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آفت

لغات نزدیک آفت

پیشنهاد بهبود معانی