illness, disease, sickness, indisposition, ailment, disorder, malady, patho-
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
در اثر بیماری شنوایی خود را از دست داد.
Through illness he lost his hearing.
تفسیر نشانههای بیماری توسط دکتر
the doctor's interpretation of the symptoms of a disease
تب نشانهی بیماری است.
Fever indicates illness.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بیماری» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیماری