آخرین به‌روزرسانی:

صحت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

درستی

فونتیک فارسی

sehhat
اسم

truth, correctness, validity, verity, rightness, accuracy, veracity, verification, authenticity, accurateness, nicety, exactness, credibility, properiety, fidelity, plausibility, soundness, genuineness

ویراستاران فست دیکشنری معمولاً برای تأیید صحت یک معنی به چندین منبع رجوع می‌کنند.

Fast Dictionary editors often consult multiple sources when verifying the accuracy of a definition.

من به صحت گفته‌های او بدگمان هستم.

I suspect the truth of her statements.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

باید صحت داده‌های او را بررسی کنیم.

We must check the accuracy of his facts.

تندرستی، سلامت

فونتیک فارسی

sehhat
اسم

health, fitness, haleness

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

هیچ ثروتی بالاتر از صحت نیست.

There is no greater riches than health.

آن‌ها تمریناتی را برای بهبود صحت خود انجام می‌دهند.

They're doing exercises to improve their fitness.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد صحت

  1. مترادف:
    بهبود تشفی شفا
    متضاد:
    بیماری عارضه
  1. مترادف:
    بهداشت تندرستی سلامت صحه
    متضاد:
    سقم
  1. مترادف:
    درستی راستی واقعیت

ارجاع به لغت صحت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «صحت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/صحت

لغات نزدیک صحت

پیشنهاد بهبود معانی