test, experiment, experimentation, temptation, trial, assay, examination
test
experiment
experimentation
temptation
trial
assay
examination
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
این آزمایش میتواند بهسرعت و بهطور قابلاطمینان آنتیبادیها را تشخیص دهد.
The test can quickly and reliably detect antibodies.
جنگ میتواند شجاعت مرد را در بوتهی آزمایش قرار دهد.
War can assay a man's courage.
آزمایش با انگشت
digital examination
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آزمایش» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آزمایش