آخرین به‌روزرسانی:

تجربه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tajrobe/tajrebe /

experience, trial, experiment, proficiency, experimentation, encounter

تبحر، امتحان، آزمایش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

تصنیف ترانه نیاز به استعداد و تجربه دارد.

The composition of songs requires talent and experience.

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

it is nice if the test of experience is applied

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تجربه

  1. مترادف:
    آزمایش آزمون امتحان تجربت محک
  1. مترادف:
    آزمودگی خبرت خبرگی
  1. مترادف:
    آزمودن
  1. مترادف:
    آزمایش کردن

سوال‌های رایج تجربه

تجربه به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه «تجربه» در زبان انگلیسی به Experience ترجمه می‌شود.

تجربه به مجموعه‌ی دانسته‌ها، مهارت‌ها و آگاهی‌هایی گفته می‌شود که فرد در نتیجه‌ی برخورد با موقعیت‌ها، رویدادها و شرایط مختلف به دست می‌آورد. این مفهوم به طور گسترده‌ای در زندگی روزمره، تحصیلات، شغل و حتی روابط انسانی کاربرد دارد و به فرد کمک می‌کند تا در تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهای خود با دقت و اطمینان بیشتری عمل کند. تجربه می‌تواند از طریق مشاهده، آزمون و خطا، آموزش‌های عملی یا حتی از طریق گذر زمان و تکرار به دست آید.

یکی از ویژگی‌های مهم تجربه این است که برخلاف دانش نظری، غالباً با عمل و واقعیت‌های زندگی گره خورده و به شکلی ملموس‌تر و کاربردی‌تر در زندگی فرد تأثیر می‌گذارد. به همین دلیل است که افراد با تجربه معمولاً توانایی حل مسائل پیچیده‌تر را دارند و می‌توانند از اشتباهات گذشته درس گرفته و راهکارهای بهتری ارائه دهند. تجربه باعث رشد فردی و اجتماعی شده و مهارت‌های لازم برای مقابله با چالش‌ها و فرصت‌ها را تقویت می‌کند.

در حوزه‌های مختلفی مانند کسب و کار، هنر، ورزش و علوم، تجربه به عنوان یکی از عوامل کلیدی موفقیت شناخته می‌شود. برای مثال، در محیط کاری، تجربه حرفه‌ای به معنی برخورداری از مهارت‌ها و دانش عملی در انجام وظایف مرتبط با شغل است که موجب افزایش بهره‌وری و کیفیت کار می‌شود. همچنین در هنر، تجربه‌ی هنرمندانه می‌تواند به خلق آثار خلاقانه‌تر و عمیق‌تر کمک کند، چرا که هنرمند از مسیرهای پیشین خود آموخته و به شکلی بهتر به بیان احساسات و ایده‌ها می‌پردازد.

تجربه همچنین در روانشناسی و فلسفه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از منظر فلسفی، تجربه به عنوان منبع شناخت و درک واقعیت محسوب می‌شود و مبنای بسیاری از نظریه‌های شناختی است. از دیدگاه روانشناسی، تجربه‌های مثبت و منفی به شکل‌گیری شخصیت، نگرش‌ها و رفتارهای فرد کمک می‌کنند و بر سلامت روان تأثیر می‌گذارند. به این ترتیب، تجربه نه تنها دانش و مهارت را افزایش می‌دهد بلکه در شکل‌دهی به هویت و ساختار روانی افراد نیز نقش دارد.

تجربه فرآیندی پویا و مستمر است که در طول زندگی فرد جریان دارد و باعث تکامل و پیشرفت او می‌شود. ارزش تجربه در این است که به انسان امکان می‌دهد از گذشته درس گرفته و با آگاهی و آمادگی بیشتری به سوی آینده حرکت کند، و این خود به معنای رشد و بلوغ فردی و اجتماعی است.

تجربه نه تنها یک دارایی فردی بلکه یک سرمایه اجتماعی مهم برای جوامع نیز به شمار می‌رود.

ارجاع به لغت تجربه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تجربه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تجربه

لغات نزدیک تجربه

پیشنهاد بهبود معانی