to test, to experiment, to try, to tempt, to examine, to try out, to assay, to screen, to analyze, to pilot
to test
to experiment
to try
to tempt
to examine
to try out
to assay
to screen
to analyze
to pilot
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
درمانهای مختلفی را آزمایش کردند.
Many remedies were tried.
آنها روی موشها آزمایش میکنند.
They conduct experiments on mice.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آزمایش کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آزمایش کردن