to lie down, to stretch, to stretch oneself (on a bed, etc.), to recline
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
احساس خستگی میکنم باید کمی دراز بکشم.
I am feeling tired, so I need to lie down for a while.
بعد از یک روز کاری طولانی دوست دارم روی کاناپهام دراز بکشم و کمی تلویزیون تماشا کنم.
After a long day at work, I like to lie down on my couch and watch some TV.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دراز کشیدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دراز کشیدن