فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Actuation

ˌækt͡ʃuˈeɪʃn̩ ˌækt͡ʃuˈeɪʃn̩

معنی‌ها

noun

به‌کار اندازی

noun

تحریک، به‌کارگماری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد actuation

  1. noun the act of propelling
    Synonyms:
    propulsion inner-direction

ارجاع به لغت actuation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «actuation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/actuation

لغات نزدیک actuation

پیشنهاد بهبود معانی