امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Advantaged

ədˈvænt̬ɪdʒd ədˈvɑːntɪdʒd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    advantages
  • وجه وصفی حال:

    advantaging

معنی

adjective
دارای مزیت (اجتماعی)، بهره‌ور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد advantaged

  1. verb To be an advantage to
    Synonyms:
    availed utilized booted served exploited profited benefitted capitalized

لغات هم‌خانواده advantaged

ارجاع به لغت advantaged

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «advantaged» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/advantaged

لغات نزدیک advantaged

پیشنهاد بهبود معانی