فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Aftermost

American: ˈæftərˌmoʊst British: ˈɑːftəməʊst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    نزدیک‌ترین دگل عقب کشتی، پست‌ترین، عقب‌ترین، واپسین
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت aftermost

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aftermost» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aftermost

لغات نزدیک aftermost

پیشنهاد بهبود معانی