فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Airdrop

ˈerdrɑːp ˈerdrɑːp ˈeədrɒp ˈeədrɒp

گذشته‌ی ساده:

air-dropped

شکل سوم:

air-dropped

سوم‌شخص مفرد:

air-drops

وجه وصفی حال:

air-dropping

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت فعل (verb): air-drop

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

بارریزی هوایی

Due to adverse weather conditions, the airdrop mission had to be postponed.

به‌دلیل شرایط نامساعد جوی، مأموریت بارریزی هوایی به تعویق افتاد.

The organization organized an airdrop of medical supplies to the war-torn region.

این سازمان بارریزی هوایی تجهیزات پزشکی به منطقه‌ی جنگ‌زده را ترتیب داد.

verb - transitive

به پایین انداختن (از هواپیما)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Airplanes air-dropped food and medicine.

هواپیماها غذا و دارو پایین انداختند.

Our mission was to air-drop essential supplies to the stranded mountaineers.

مأموریت ما این بود که وسایل ضروری را برای کوهنوردان گرفتار به پایین بیندازیم.

noun

ایردراپ (انتقال رایگان ارزهای دیجیتال بین کیف‌های پول‌ مختلف در بلاک‌چین)

The airdrop surprised many cryptocurrency enthusiasts.

ایردراپ بسیاری از علاقه‌مندان به رمزارزها را شگفت‌زده کرد.

Have you heard about the Hamster Kombat Airdrop happening next week?

آیا درمورد ایردراپ همستر کامبت که هفته‌ی آینده اتفاق می‌افتد شنیده‌اید؟

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت airdrop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «airdrop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/airdrop

لغات نزدیک airdrop

پیشنهاد بهبود معانی