با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Amaranth

ˈæməˌrænθ ˈæməˌrænθ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
گیاه‌شناسی تاج‌خروس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Many people cultivate amaranth in their gardens for its ornamental value.
- بسیاری از مردم تاج خروس را در باغ‌های خود به دلیل ارزش زینتی آن می‌کارند.
- Amaranth is a type of herb with small flowers.
- تاج‌خروس نوعی گیاه دارویی با گل‌های کوچک است.
noun
گیاه‌شناسی همیشه‌بهار
- The amaranth is a beautiful flower that never fades.
- همیشه‌بهار گل زیبایی است که هرگز پژمرده نمی‌شود.
- I planted some amaranth seeds in my garden.
- مقداری بذر گل همیشه‌بهار در باغچه کاشتم.
noun
رنگ قرمز مایل به صورتی
- The artist chose to use amaranth as the main color in her painting.
- این هنرمند تصمیم گرفت از قرمز مایل به صورتی به عنوان رنگ اصلی در نقاشی خود استفاده کند.
- The sunset painted the sky with amaranth hues.
- غروب خورشید آسمان را به رنگ قرمز مایل به صورتی درآورد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت amaranth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amaranth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/amaranth

لغات نزدیک amaranth

پیشنهاد بهبود معانی