فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Amphibious

æmˈfɪbiəs æmˈfɪbiəs

معنی

adjective

خاکی و آبی، دوجنسه، دوزیست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد amphibious

  1. adjective operating or living on land and in water
    Synonyms:
    amphibian
    Antonyms:
    aquatic terrestrial

Collocations

amphibious assault ship

ناو هجومی آب- خاکی

amphibious force

نیروی آب- خاکی

amphibious tank

تانک آب- خاکی

ارجاع به لغت amphibious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amphibious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/amphibious

لغات نزدیک amphibious

پیشنهاد بهبود معانی