آخرین به‌روزرسانی:

Amphigory

شکل جمع:

amphigories

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: amphigouri

همچنین در حالت جمع می‌توان از amphigouris به‌جای amphigories استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

(نوشته) لاطائل، بی‌سروته، چرت‌وپرت، دری‌وری، چرندوپرند، پرت‌وپلا، یاوه، مهمل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

His poem was an amphigory, full of sheer nonsense.

شعر او چرت‌وپرت بود؛ پر از مزخرفات محض.

Critics labeled the novel as an amphigory lacking any coherent plot.

منتقدین این رمان را به‌عنوان نوشته‌ای بی‌سروته و فاقد هرگونه خط داستانی منسجم قلمداد کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد amphigory

  1. noun a nonsensical piece of writing, often characterized by a playful or absurd use of language

ارجاع به لغت amphigory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amphigory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/amphigory

لغات نزدیک amphigory

پیشنهاد بهبود معانی