مقاوم، سرسخت، تابآور (کسی یا چیزی که شرایط سخت موجب بهتر شدنش میشود)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Training under difficult conditions can make athletes antifragile.
تمرین در شرایط دشوار میتواند ورزشکاران را سرسخت کند.
The company became antifragile by learning from past crises.
شرکت با یادگیری از بحرانهای گذشته، مقاوم شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «antifargile» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/antifargile