امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Antimalarial

    American: ˌæntiməˈleəriəl British: ˌæntiməˈleəriəl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun adjective
    داروی مربوط بدرمان مالاریا، داروی ضدمالاریا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد antimalarial

    1. noun A medicinal drug used to prevent or treat malaria
      Synonyms:
      antimalarial drug

    ارجاع به لغت antimalarial

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «antimalarial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/antimalarial

    لغات نزدیک antimalarial

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return