آخرین به‌روزرسانی:

Antitrust

ˌæntiˈtrʌst ˌæntiˈtrʌst

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: anti-trust

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

اقتصاد حقوق کسب‌وکار ضدانحصار، ضدتراست، ضدانحصارگرایی (وابسته‌ به مجموعه‌ای از قوانین و سیاست‌ها که هدف آن‌ها جلوگیری از انحصار، تبانی و سایر شیوه‌های ضدرقابتی تجاری است)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The antitrust laws aim to promote fair competition in the marketplace.

هدف قوانین ضدانحصار ترویج رقابت منصفانه در بازار است.

The antitrust investigation revealed significant monopolistic practices.

تحقیقات ضد‌تراست اقدامات انحصارگرایانه‌ی قابل توجهی را آشکار کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد antitrust

  1. adjective laws and regulations designed to promote competition and prevent monopolies and unfair business practices. These laws aim to protect consumers from predatory business practices and ensure a fair marketplace
    Synonyms:
    antimonopoly

Collocations

antitrust laws

قوانین ضد انحصار (برای کنترل کارتل‌ها و تراست‌ها)

ارجاع به لغت antitrust

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «antitrust» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/antitrust

لغات نزدیک antitrust

پیشنهاد بهبود معانی