آرزومند، مشتاق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is appetent for adventure and new experiences.
او نسبت به ماجراجویی و تجربیات جدید مشتاق است.
The young student was appetent for knowledge and learning.
دانشآموز جوان نسبت به دانش و یادگیری مشتاق بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «appetent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/appetent