فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Appetizer

ˈæpətaɪzər ˈæpətaɪzə

شکل جمع:

appetizers

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: appetiser

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

غذا و آشپزی اشتهاآور، پیش‌غذا

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

I always enjoy trying different types of appetizers when dining out.

همیشه هنگام صرف غذا در بیرون از خانه از امتحان کردن انواع اشتهاآورها لذت می‌برم.

We ordered an assortment of appetisers.

یک سری پیش‌غذا سفارش دادیم.

noun

مجازی میل‌افزا (به چیزی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The first chapter of the novel was a captivating appetizer.

فصل اول این رمان میل‌افزای جذابی بود.

The opening act at the concert was an electrifying appetiser.

افتتاحیه‌ی این کنسرت میل‌افزای هیجان‌انگیزی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد appetizer

  1. noun snack before meal
    Synonyms:
    taste sample tidbit relish dip finger food munchies snack hors d’oeuvre canapé spread aperitif cocktail antipasto
    Antonyms:
    meal

ارجاع به لغت appetizer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «appetizer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/appetizer

لغات نزدیک appetizer

پیشنهاد بهبود معانی