آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ آبان ۱۴۰۴

    Finger Food

    ˈfɪŋɡərˈfuːd ˈfɪŋɡəfuːd

    معنی finger food

    (خوراکی که باید با انگشت خورد؛ مانند مزه‌ی برخی مشروب‌ها یا مرغ سرخ‌کرده) خوراک انگشتی، با دست خوردنی، گزک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد finger food

    1. noun food made to be picked up with the fingers and eaten
      Synonyms:
      finger sandwiches

    سوال‌های رایج finger food

    معنی finger food به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت «finger food» در زبان فارسی به معنای «فینگرفود»، «غذای انگشتی» یا «خوراک لقمه‌ای» ترجمه می‌شود.

    این اصطلاح به نوعی از غذاها اشاره دارد که برای خوردن آن‌ها نیازی به استفاده از کارد و چنگال یا قاشق نیست و می‌توان آن‌ها را به‌راحتی با دست میل کرد. چنین غذاهایی معمولاً در اندازه‌های کوچک، قابل‌حمل و بدون نیاز به سفره یا میز رسمی سرو می‌شوند. «finger food» در بسیاری از فرهنگ‌ها بخشی از عادات غذایی و مهمانی‌ها را تشکیل می‌دهد و نمادی از راحتی، سادگی و صمیمیت در خوردن است.

    از نظر تاریخی، پیشینه‌ی غذاهای انگشتی به قرن‌ها پیش بازمی‌گردد. در بسیاری از تمدن‌های باستانی، از جمله در خاورمیانه، هند و بخش‌هایی از آفریقا، خوردن غذا با دست امری طبیعی و حتی فرهنگی بود. در اروپا نیز، تا پیش از گسترش استفاده از ابزار غذاخوری در قرون وسطی، مردم بسیاری از خوراک‌ها را با دست می‌خوردند. امروزه با وجود ابزارهای متنوع غذاخوری، سنت خوردن «finger food» در موقعیت‌های غیررسمی و اجتماعی همچنان حفظ شده است.

    در مهمانی‌ها، جشن‌ها و مراسم، «finger food» معمولاً به‌عنوان پیش‌غذا (appetizer) یا خوراک میان‌وعده سرو می‌شود. این غذاها به‌دلیل اندازه‌ی کوچک و تنوعشان، به مهمانان اجازه می‌دهند که بدون نیاز به نشستن طولانی‌مدت یا استفاده از ظروف خاص، چند نوع طعم مختلف را تجربه کنند. نمونه‌هایی از این نوع خوراک‌ها عبارت‌اند از: مینی‌ساندویچ‌ها، رول‌های کوچک، کروکت‌ها، چیپس با دیپ، قطعات میوه، شیرینی‌های یک‌نفره و انواع اسنک‌های سرد یا گرم.

    از نظر فرهنگی، «finger food» مفهومی فراتر از صرف غذا دارد. این نوع خوراک نشانه‌ی ارتباط اجتماعی و نزدیکی میان افراد است. خوردن با دست، به‌ویژه در جمع‌های دوستانه، حالتی از راحتی، بی‌تکلفی و اشتراک را به همراه دارد. بسیاری از مردم معتقدند که خوردن چنین غذاهایی با دست باعث تجربه‌ی حسی کامل‌تری از طعم و بافت خوراک می‌شود، زیرا لمس غذا با انگشتان بخشی از فرآیند لذت بردن از آن است.

    در صنعت پذیرایی و آشپزی مدرن، طراحی و ارائه‌ی «finger food» به یک هنر تبدیل شده است. سرآشپزان حرفه‌ای با ترکیب خلاقانه‌ی مواد، رنگ‌ها و بافت‌ها، خوراک‌های کوچک اما زیبا و پرطعم خلق می‌کنند. در مراسم رسمی نیز، سرو غذاهای انگشتی در قالب بوفه یا پذیرایی سرپایی (cocktail reception) روشی شیک و کاربردی به شمار می‌رود. در چنین موقعیت‌هایی، «finger food» ترکیبی از سادگی سنتی و ظرافت مدرن را در خود دارد.

    «finger food» نمادی از پیوند میان انسان، غذا و اجتماع است. این نوع خوراک یادآور آن است که خوردن نه‌فقط عملی فیزیکی، بلکه تجربه‌ای اجتماعی و احساسی است. غذاهای انگشتی با سادگی‌شان نشان می‌دهند که لذت از غذا لزوماً به تشریفات وابسته نیست، بلکه در اشتراک، گفتگو و لحظات ساده‌ی انسانی معنا پیدا می‌کند. در دنیایی پرشتاب، «finger food» ما را به لحظه‌هایی از صمیمیت و بی‌پیرایگی بازمی‌گرداند؛ جایی که غذا پلی میان دل‌هاست، نه صرفاً سوختی برای بدن.

    ارجاع به لغت finger food

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «finger food» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/finger food

    لغات نزدیک finger food

    • - finger board
    • - finger bowl
    • - finger food
    • - finger lakes
    • - finger painting
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.