آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Finger Bowl

ˈfɪŋɡərboʊl ˈfɪŋɡəbəʊl

معنی finger bowl | جمله با finger bowl

noun countable

تاس انگشت‌شویی (برای شستن انگشتان سر میز غذا)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The waiter brought a finger bowl filled with warm water to the table.

پیشخدمت یک تاس انگشت‌شویی پر از آب گرم را روی میز آورد.

The elegant dinner party featured finger bowls at each place setting.

مهمانی شام شیک با تاس انگشت‌شویی در هر جا قرار داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت finger bowl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «finger bowl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/finger-bowl

لغات نزدیک finger bowl

پیشنهاد بهبود معانی