تاس انگشتشویی (برای شستن انگشتان سر میز غذا)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The waiter brought a finger bowl filled with warm water to the table.
پیشخدمت یک تاس انگشتشویی پر از آب گرم را روی میز آورد.
The elegant dinner party featured finger bowls at each place setting.
مهمانی شام شیک با تاس انگشتشویی در هر جا قرار داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «finger bowl» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/finger-bowl