شکل جمع:
apple piesشکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): apple-pie
غذا و آشپزی پای سیب (نوعی دسر شیرین که معمولاً از افزودن برشهای سیب شیرینشده، دارچین، شکر و گاهی جوز هندی به خمیر تهیه میشود)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
the smell of fresh apple pie
بوی پای سیب تازه
I love eating apple pie with a scoop of vanilla ice cream.
عاشق خوردن پای سیب با یک اسکوپ بستنی وانیلی هستم.
مظهر فرهنگ آمریکایی، مطابق با ارزشهای فرهنگی سنتی آمریکا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The movie portrays an apple-pie family living in the 1950s.
فیلم، خانوادهی سنتی آمریکاییای در دههی ۱۹۵۰ را به تصویر میکشد.
He has those apple pie values like family, hard work, and patriotism.
او به ارزشهای سنتی آمریکایی مانند خانواده، سختکوشی و میهندوستی باور دارد.
عالی، بینقص، تمامعیار، درجهیک، بیکموکاست
The team's apple-pie strategy led them to victory.
استراتژی درجهیک اعضای تیم، آنها را به پیروزی رساند.
The student's apple-pie essay earned him top mark in the class.
انشای عالی دانشآموز نمرهی برتر را در کلاس کسب کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «apple pie» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/apple-pie-2