امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Articular

ɑːrˈtɪkjələr ɑːˈtɪkjʊlə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    وابسته به مفصل، مفصلی، بندگاهی
    • - an articular inflammation
    • - آماس بندگاهی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد articular

  1. adjective Relating to or affecting the joints of the body
    Synonyms: articulary

ارجاع به لغت articular

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «articular» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/articular

لغات نزدیک articular

پیشنهاد بهبود معانی